چند توصیه براى حفظ عشق و محبت در محیط خانه و خانواده
1 ـ هر وقت همسر خود را مىبینید، به او خسته نباشید بگویید و از یکدیگر و کار و زحمتى که همسر داشته، تقدیر کنید و همدیگر را ببوسید.
2 ـ در موقع کار، گاهى به یکدیگر تلفن بزنید و از احوال یکدیگر جویا شوید.
3 ـ در امور خانه به همسر کمک کنید.
4 ـ در روزهایى چون سالگرد تولد، عقد، عروسى و نظایر آن به یکدیگر هدیه بدهید.
5 ـ گاهى با گل یا هدیه به منزل بیایید و به یکدیگر هدیه تقدیم کنید.
6 ـ در مسافرتها براى یکدیگر هدیه بگیرید.
7 ـ صفات خوب یکدیگر را تعریف کنید و صفات بد را نادیده بگیرید.
8 ـ پاکیزه و خوشبو و خوشلباس باشید و خانمها به آرایش در منزل و پاکیزگى خود و محیط منزل، بسیار اهمیت بدهند.
بدن انسان بایستى همیشه پاکیزه و خوشبو باشد.
9 ـ به همدیگر احترام بگذارید و حتى الامکان از شوخیهایى که شأن شما را کم کند، بپرهیزید.
10 ـ همسرتان را با همسران دیگر مقایسه نکنید; نه در ذهن خود، او را با دیگرى مقایسه کنید (مرغ همسایه غاز است) و نه پیش خود او و یا در برابر دیگرى; چرا که هر کسى یک مجموعه تواناییها دارد که با توانایى دیگران نباید مقایسه شوند.
11 ـ به خویشاوندان همسرتان احترام بگذارید و عیوب آنان را به رو نیاورید و مخصوصاً پدر و مادر هر یک از زوجین، باید مورد محبت و احترام دیگرى باشند.
این هم وظیفه اخلاقى و انسانى است و هم در همسر تأثیر مىگذارد.
12 ـ آخرین وصیت خضر به موسى این بود:
همیشه عیوب و خطاى خود را در نظر داشته باش و عیوب و خطاهاى دیگران را ببخش.[1]
پی نوشت :
1.محمود بهشتى، سلامتى تن و روان،ص7
روزى امیرالمؤ منین علىّ از منزل خارج شد؛ و در بین راه به سلمان فارسى برخورد نمود، به او خطاب نمود و اظهار داشت : اى سلمان! در چه وضعیّتى به سر مى برى ؟
سلمان فارسى در جواب چنین پاسخ داد: در غم چهار موضوع به سر مى برم ؛ حضرت فرمود: آن چهار موضوع اندوهناک چیست ؟
سلمان گفت : اوّل همسر و عائله ام، که از من طعام و دیگر مایحتاج زندگى را مى خواهد.
دوّم پروردگار متعال، که باید مطیع و فرمان بر او باشم .
سوّم شیطان رجیم که هر لحظه سعى دارد مرا از مسیر حقّ، منحرف و دچار معصیت کند.
چهارم عزرائیل و ملک الموت، که در انتظار گرفتن جان من است . امام علىّ فرمود: اى سلمان ! تو را بشارت دهم به مقامات عالى و فضائل والائى که در بهشت خواهى داشت؛ چه این که من نیز روزى به ملاقات حضرت رسول رفتم، آن حضرت به من فرمود: یا علىّ! در چه وضعیّتى هستى ؟
گفتم: در وضعیّت سختى به سر مى برم؛ و براى همسر و دو فرزندم حسن و حسین ناراحت هستم؛ چرا که غیر از آب آشامیدنى چیز دیگرى در منزل نداریم .
حضرت فرمود: یا علىّ! غم و ناراحتى مرد در جهت رفع مشکلات خانواده، سبب نجات او از آتش دوزخ مى باشد و نیز هر لحظه به یاد مرگ بودن، کفّاره گناهان خواهد بود.
و در ادامه فرمود: یا علىّ! رزق و روزى و نیاز بندگان، را خداوند متعال برآورده مى نماید، و غم و اندوه در این جهت سود و زیانى ندارد مگر ثواب و پاداش در پیشگاه خداوند مهربان.
جامع الاخبار: ص 91
پیامد های منفی شغل زنان
• اضطراب جدایی در کودک
• انتقال خستگی به خانه و مشکل در تمکین روانی و عاطفی و جنسی
• اشکال در سرپرستی فرزندان
• اشتغال ذهنی به مسائل کاری
• اشکال در ایفای نقش در خانه داری
• دوگانگی در تربیت فرزند
• پیری، افسردگی زودرس
• عدم به کار گیری توانمدی ها و خلاقیت برای نشاط خانواده
• بی کاری مردان
• احساس گناه برای سستی در کار خانه و فرزندان
• انگیزه کمتر برای خانواده
• فشارکار خانه به شوهر و فرزندان
• اختلاف با شوهر در تقسیم مسئولیت ها
• ارضاء نیازهای عاطفی و روانی درخارج خانه
• از دست دادن الگویی جنسیتی دختران
• تحمیل فشار کار داخل و خارج خانه برزن
• به هم خوردن سبک سرپرستی
• استقلال مالی زن
• مشکلات تغذیه.[1
پیامبر: رَکعَتانِ مُقتَصَدَتانِ فی التَّفَکُّرِ خَیرٌ مِن قیامِ لَیلَةٍ والقَلبُ ساهٍ.
دو رکعت نماز متوسّط همراه با اندیشه، بهتر از شب زنده دارى با بى توجّهى دل است.
امالی طوسی، ص 533
جهیزیه و مهریه در اسلام | ||
|
پاسخ : پاسخ از حضرت آیت اللّه العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته): بسیارى از خانواده ها براى ازدواج پسر و دختر استخاره مى کنند. اگر خواستگارى براى دخترشان آمد یا براى پسرشان به خواستگارى رفتند استخاره مى نمایند. ازاین رو، مناسب است اندکى هم درباره استخاره بحث کنیم. قبلاً باید این مطلب را یادآور شوم که جاى استخاره بعد از مرحله تحقیق و بعد از مشاوره است. دختر و پسر و خانواده آنها براى شناخت همسر باید به تحقیق و کنجکاوى بپردازند و اگر باز هم تردید دارند با یک یا چند نفر افراد مطلع و مورد اعتماد مشورت نمایند. اگر به نتیجه رسیدند اقدام نمایند. استخاره جایى است که از راه تحقیق و مشورت به جایى نرسند و کاملاً متحیرند، در چنین موردى مى توانند به استخاره متوسل شوند. در احادیث به دو نوع استخاره اشاره شده است: نوع اول این که انسان در هنگام تصمیم گیرى درباره کارهاى مهم دو رکعت نماز بخواند، بعد از نماز دست به دعا بردارد و از خداوند متعال بخواهد که آن چه خیر و مصلحت اوست پیش بیاورد و وسیله اش را فراهم سازد. این نوع استخاره در واقع نوعى دعاست و در همه حال حتى بعد از تحقیق و مشورت هم مطلوب مى باشد. مخصوصاً در امر ازدواج که امرى مهم و سرنوشت ساز است در هر حال خوب است انسان از خداوند متعال طلب خیر کند. در احادیث چنین آمده که امیرالمؤمنین علیه السلام براى استخاره دو رکعت نماز مى خواند و در تعقیب نماز صد مرتبه مى گفت: أَسْتَخیرُ اللّه . بعد از آن این دعا را مى خواند: «أَللّهمَّ اِنّى قَدْ هَمَمْتُ بأَمْرٍ قَدْ عَلِمْتَهُ فَأِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ خیرٌ لى فى دینى و دُنْیاىَ و آخِرَتى فَیَسِّرْه لى وَ اِنْ کُنْتَ تعلم أنّهُ شَرٌّ لى فى دینى و دُنْیاىَ و آخِرَتى فَاصْرِفْهُ عَنّى، کَرِهَتْ نَفْسى ذلِکَ اَمْ أَحَبَّتْ، فَاِنَّکَ تَعْلَمُ و لا أَعْلَمُ و َ انْتَ عَلاّمُ الْغُیوُب». بعد از آن تصمیم مى گرفت و وارد عمل مى شد.(1) خدایا مى خواهم فلان کار را انجام دهم که تو مى دانى، اگر صلاح دین و دنیا و آخرت مرا در این کار مى دانى وسیله اش را برایم فراهم ساز و اگر مى دانى که براى دین و دنیا و آخرت من بد است مرا از آن باز بدار، چه کراهت داشته باشم چه علاقه، زیرا تو مصالح واقعى را مى دانى ولى من نمى دانم و تو علام الغیوب هستى. نوع دوم استخاره اى است که تعیین تکلیف مى کند. در این جا به دو نوع آن اشاره مى شود: نوع اول ـ استخاره ذات الرقاع: حضرت صادق علیه السلام فرمود: وقتى خواستى کارى انجام دهى شش قطعه کاغذ تهیه کن، در سه عدد آنها بنویس: بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرّحیم خِیَرَةٌ مِنَ اللّه الْعَزیزِ الْحَکیم لفلان بن فلانة. «و به جاى فلان بن فلانه نام استخاره کننده و مادرش را بنویس» و بعد از آن بنویس: افعل. و در سه عدد دیگر بنویس: بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرّحیم خِیَرَةٌ مِنَ اللّه الْعَزیزِ الْحَکیم لفلان بن فلانة.«و به جاى فلان بن فلانه نام استخاره کننده و نام مادرش را بنویس» و روى همان کاغذها بنویس: لاتفعل. آن گاه این شش قطعه کاغذ را زیر سجاده ات بگذار. بعد از آن دو رکعت نماز بخوان. بعد از فراغ به سجده برو و در حال سجده صد مرتبه بگو: أَسْتَخیرُ اللّه بِرَحْمَتِهِ خِیرة فى عافِیَةٍ ـ بعد از آن بنشین و بگو: اَللّهُمّ خِرلى فى جَمیعِ أُمورى فى یُسْرٍ مِنْکَ و عافِیَةٍ ـ آن گاه کاغذها را بر هم بزن و یکى یکى بیرون بیاور پس اگر سه کاغذ پشت سر هم «إِفْعَلْ» آمد آن کار را انجام بده که خوب است. و اگر سه کاغذ پشت سر هم «لا تَفْعَلْ» آمد، آن کار را ترک کن. و اگر یکى از کاغذها افعل بود و کاغذ دیگر لاتفعل، تا پنج کاغذ بیرون بیاور اگر إفعل بیشتر بود آن را انجام بده و اگر لاتفعل بیشتر بود آن را ترک کن. دیگر احتیاجى به کاغذ ششم ندارى.(2) نوع دوم ـ استخاره با قرآن: راوى مى گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم گاهى قصد دارم کارى انجام دهم و از خدا هم طلب خیر نموده ام ولى چیزى به نظرم نمى رسد، در این صورت آیا آن کار را انجام دهم یا ترک نمایم؟ فرمود: شیطان در حال نماز از همه حالات به انسان دورتر مى باشد، هنگامى که در حال نماز هستى هرچه به ذهنت آمد انجام بده. قرآن را بگشاى و در اولین آیه اى که چشمت به آن رسید توجه کن و آن چه را به قلبت الهام شد انجام بده.(1) به هرحال استخاره ـ چنان که از نامش پیداست ـ یک نوع دعا و طلب خیر است. انسان در حال تحیّر و بلاتکلیفى دست به دعا برمى دارد و از قادر متعال مسئلت مى کند که آن چه را که به صلاح دین و دنیا و آخرت اوست پیش بیاورد و وسیله اش را فراهم سازد. آن گاه با توکل به خدا و امید استجابت دعا خودش را از بلاتکلیفى نجات مى دهد و وارد عمل مى شود. در چنین حالى باید مطمئن باشد که آن چه به صلاح واقعى دنیا و آخرت اوست پیش خواهد آمد. در خاتمه باز هم یادآور مى شوم که تحقیق و مشورت طبعاً بر استخاره تقدم دارد، اگر نتیجه تحقیقات شما خوب بود وارد عمل شوید و لازم نیست استخاره کنید. بعضى مردم عادت دارند در هر کارى به استخاره توسل جویند، در صورتى که گاهى استخاره هاى بى مورد باعث سرگردانى و مانع عمل مى شود. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پینوشتها: 1. مکارم الاخلاق ، ص 369. 2. همان ، ص 371. 3. همان ، ص 374.
معایب خواستگاری دختر از پسر چیست؟
اول:
اگر دختر ها از پسرها خواستگاری بکنند به احتمال زیاد مورد سوء استفاده (جنسی) قرار می گیرند. و به احتمال زیاد دختر مورد بی حرمتی قرار می گیرد.
دوم:
حیای جنس زن ایجاب می کند که خودش از پسر خواستگاری نکند
ویلیام جیمز (فیلسوف آمریکایی) : حیای زن ایجاب می کند که دنبال مرد نرود و عزت خود را خدشه دار نکند.
حیای شما به عنوان یک زن ایجاب می کند اگر شما بروید خواستگاری ممکن است از نظر مرد یک دختر دریده و بی حیا فرض بشوید.
سوم:
اگر دختر پاسخ منفی بشنود با روح حساس و لطیفی که دارد ضربة عاطفی که می خورد خیلی اساسی است. پسرها چون کمی محکم تر هستند اگر پیشنهاد ازدواج بدهد و دختر قبول نکند یکی دو هفته ای را گیج است اما درست می شود. اما دختر نه! چقدر یک دختر باید به خودش فشار بیاورد که به یک پسر پیشنهاد ازدواج بدهد و پسر هم راحت جواب نه بدهد. اثرات روحی و روانی که این «نه» برای دختر دارد بسیار سنگین است.
چهارم:
اگر هم پسر بپذیرد و ازدواج بکنند و در طول زندگی مشترک بین انها شکاف و اختلاف و تنش و درگیری بوجود بیاید پسر می گوید «من که نمی خواستم خودت آمدی التماس کردی یادت رفته چطوری آویزون من شده بودی که بیا من رو بگیر! » آن وقت است که دختر سقوط خواهد کرد.[1]
پی نوشت :
1 . نرم افزار ازدواج موفق، شاهین فرهنگ، نرم افزاری کوثر قم
پیامبر از شیطان پرسید ای لعنت شده همنشینت کیست؟
شیطان گفت: ربا خوار
گفت دوستت کیست؟
شیطان گفت:زنا کار
گفت همنشین صمیمیت کیست؟
شیطان گفت:افراد مست و شرابخوار
پیامبر فرمود: مهمانت کیست؟
شیطان گفت:دزدو سارق
گفت پیامبرت کیست؟
شیطان گفت: شخص ساحر و سحر کننده
گفت نورچشمی تو کیست؟
شیطان گفت:کسی که قسم به طلاق خورد
گفت حبیب و دوستدارت کیست؟
شیطان گفت:کسی که تارک نماز جمعه باشد
پیامبر فرمود:چه چیزی کمر تورا خورد می کند؟
شیطان گفت: مجاهد در راه خدا
گفت چه چیزی جگر تورا می سوزاند؟
شیطان گفت: کسانی که استغفار کنند در شب و روز
خدایا در نگاه سرد این مردم دلم به جهنمت تنگ شده است.
یه خورده اگه این جمله رو با فضای اطرافت مقایسه کنی به این نتیجه می رسی که آره درسته؛ حتما تو خونواده شما هم بین خواهر وبرادر یا حتی رابطه فرزند با پدرومادر روابط سرد وجود داره.
صلحه رحم از بین رفته،اون یکی سایه اون یکی رو با تیر میزنه یا شاید هم...ولش کن...
فقط نمیدونم چرا نمی تونم خودمو قانع کنم که بابا مردم دنبال پول ومادیات هستن گور بابای معنویات. وقتی میبینم یکی که رابطه دوستی درونشون زیاده که واسه هم تا مرز مردن پیش میرن وعاشق هم هستن،با یه کار یا بهتره بگم مادیات همو فراموش می کنن افسوس می خورم که چرا آخه چرا این مادیات لعنتی رابطه آدما رو این همه نسبت به هم سرد می کنه و همش نگاهشون دنبال اینو اونه که فلان کس وضعش از من بهتره و منم باید مثل اون بشم،که بارسیدن به پول دین وایمونش رو باپول میریزه تو جوی آب...
پس واقعاُ جالب گفته که در نگاه سرد این مردم دلم به جهنمت تنگ شده ای خدا،خودت این نگاه ها رو گرم کن...
آمین!!!
گفتن درباره تو عاشقانه ننویسم حیف است،کم است.
عاشقانه هایم تنها برای توست...
برای تو کم است ازتو سرودن، اما برای من همه چیز است...
ای تنها بهانه ماندن، ای تنها رابط میان ما وآسمان.
نیامدی این جمعه هم آقا،نیامدی صاحبم،امامم ومولای من...
آه ازاین چشمان بی لیاقت؛ تو غریب باشی و مارا غم نباشد؟
آه ازاین همه بی غیرتی؛تو «هل من ناصر» بگویی و ما این همه کر؟
چند جمعه مانده تا لایق شدنمان،آقا؟
چقدر ازآسمان دورم وچقدر دلم گرفته؛ چقدر غرق ظلمتم و چقدر دلتنگ نورم...
از آسمان به زمین نیامدیم برای رنگ زمین گرفتن. اینجا قرار بود نقطه پروازم شود تا خدا، اینجا قرار بود همانی شوم که او می پسندد.
دلمو به دستت میدم ای رابط میان زمین وآسمان ،ای امام هدایت، ای مهدی جان...
دلم به دستت...