معایب خواستگاری دختر از پسر چیست؟
اول:
اگر دختر ها از پسرها خواستگاری بکنند به احتمال زیاد مورد سوء استفاده (جنسی) قرار می گیرند. و به احتمال زیاد دختر مورد بی حرمتی قرار می گیرد.
دوم:
حیای جنس زن ایجاب می کند که خودش از پسر خواستگاری نکند
ویلیام جیمز (فیلسوف آمریکایی) : حیای زن ایجاب می کند که دنبال مرد نرود و عزت خود را خدشه دار نکند.
حیای شما به عنوان یک زن ایجاب می کند اگر شما بروید خواستگاری ممکن است از نظر مرد یک دختر دریده و بی حیا فرض بشوید.
سوم:
اگر دختر پاسخ منفی بشنود با روح حساس و لطیفی که دارد ضربة عاطفی که می خورد خیلی اساسی است. پسرها چون کمی محکم تر هستند اگر پیشنهاد ازدواج بدهد و دختر قبول نکند یکی دو هفته ای را گیج است اما درست می شود. اما دختر نه! چقدر یک دختر باید به خودش فشار بیاورد که به یک پسر پیشنهاد ازدواج بدهد و پسر هم راحت جواب نه بدهد. اثرات روحی و روانی که این «نه» برای دختر دارد بسیار سنگین است.
چهارم:
اگر هم پسر بپذیرد و ازدواج بکنند و در طول زندگی مشترک بین انها شکاف و اختلاف و تنش و درگیری بوجود بیاید پسر می گوید «من که نمی خواستم خودت آمدی التماس کردی یادت رفته چطوری آویزون من شده بودی که بیا من رو بگیر! » آن وقت است که دختر سقوط خواهد کرد.[1]
پی نوشت :
1 . نرم افزار ازدواج موفق، شاهین فرهنگ، نرم افزاری کوثر قم
پیامبر از شیطان پرسید ای لعنت شده همنشینت کیست؟
شیطان گفت: ربا خوار
گفت دوستت کیست؟
شیطان گفت:زنا کار
گفت همنشین صمیمیت کیست؟
شیطان گفت:افراد مست و شرابخوار
پیامبر فرمود: مهمانت کیست؟
شیطان گفت:دزدو سارق
گفت پیامبرت کیست؟
شیطان گفت: شخص ساحر و سحر کننده
گفت نورچشمی تو کیست؟
شیطان گفت:کسی که قسم به طلاق خورد
گفت حبیب و دوستدارت کیست؟
شیطان گفت:کسی که تارک نماز جمعه باشد
پیامبر فرمود:چه چیزی کمر تورا خورد می کند؟
شیطان گفت: مجاهد در راه خدا
گفت چه چیزی جگر تورا می سوزاند؟
شیطان گفت: کسانی که استغفار کنند در شب و روز
خدایا در نگاه سرد این مردم دلم به جهنمت تنگ شده است.
یه خورده اگه این جمله رو با فضای اطرافت مقایسه کنی به این نتیجه می رسی که آره درسته؛ حتما تو خونواده شما هم بین خواهر وبرادر یا حتی رابطه فرزند با پدرومادر روابط سرد وجود داره.
صلحه رحم از بین رفته،اون یکی سایه اون یکی رو با تیر میزنه یا شاید هم...ولش کن...
فقط نمیدونم چرا نمی تونم خودمو قانع کنم که بابا مردم دنبال پول ومادیات هستن گور بابای معنویات. وقتی میبینم یکی که رابطه دوستی درونشون زیاده که واسه هم تا مرز مردن پیش میرن وعاشق هم هستن،با یه کار یا بهتره بگم مادیات همو فراموش می کنن افسوس می خورم که چرا آخه چرا این مادیات لعنتی رابطه آدما رو این همه نسبت به هم سرد می کنه و همش نگاهشون دنبال اینو اونه که فلان کس وضعش از من بهتره و منم باید مثل اون بشم،که بارسیدن به پول دین وایمونش رو باپول میریزه تو جوی آب...
پس واقعاُ جالب گفته که در نگاه سرد این مردم دلم به جهنمت تنگ شده ای خدا،خودت این نگاه ها رو گرم کن...
آمین!!!
گفتن درباره تو عاشقانه ننویسم حیف است،کم است.
عاشقانه هایم تنها برای توست...
برای تو کم است ازتو سرودن، اما برای من همه چیز است...
ای تنها بهانه ماندن، ای تنها رابط میان ما وآسمان.
نیامدی این جمعه هم آقا،نیامدی صاحبم،امامم ومولای من...
آه ازاین چشمان بی لیاقت؛ تو غریب باشی و مارا غم نباشد؟
آه ازاین همه بی غیرتی؛تو «هل من ناصر» بگویی و ما این همه کر؟
چند جمعه مانده تا لایق شدنمان،آقا؟
چقدر ازآسمان دورم وچقدر دلم گرفته؛ چقدر غرق ظلمتم و چقدر دلتنگ نورم...
از آسمان به زمین نیامدیم برای رنگ زمین گرفتن. اینجا قرار بود نقطه پروازم شود تا خدا، اینجا قرار بود همانی شوم که او می پسندد.
دلمو به دستت میدم ای رابط میان زمین وآسمان ،ای امام هدایت، ای مهدی جان...
دلم به دستت...
این جمله رو شنیدین...؟
به کسی عشق بورز که لایق عشق باشد نه تشنه عشق؛ زیرا تشنه روزی سیرآب می شود.
اگه یه کوچولو به اعماق دلت رجوع کنی وبا این جمله یه خورده کلنجار بری به این جمله پی می بری که تنها یه عشق وجود دارد که لیاقت عشق ورزیدن به او از تمام عشق های فانی شونده بالاتره...!!
اره درست فکر کردی؛معشوق اصلی و مانگار خداست چون عشق های بیهوده این دنیا مانند شخصی است که به هنگام رفع تشنگی دیگه نیازی به آب نداره...
*بسم الله الرحمن الرحیم*
"ألذین آمَنوا وتَطمَئنَ قُلوبُهُم بِذِکرِالله ألا بِذِکرِ الله تَطمَئنَ القُلُوب" سوره رعد آیه 28
(چه اشخاصی به درگاه خدا انابه وتوبه می کنند) آنان که به خدا ایمان آورده ودلهایشان با نام خدا آرام می گیرد.آگاه باشید که تنها یاد خدا آرام بخش دلهاست.(عین معنی آیه شریفه به مترجمی مهدی الهی قمشه ای)
براستی کسی را سراغ دارید که با آشفته دلی وافکار مشوش وپریشان بیگانه باشد.دنیای امروزی باآن همه شاخ وبرگ وزرق وبرق، همه دلها را به خود مشغول کرده است بی آنکه دل مشغولان و آشفته دلان اندکی تردیدی از بیماری دلهای خود داشته باشند.آیا بیماری که صاحب دلان حتی بعضا روشنفکران مترقی نیز درد آن را احساس نکرده ونیز به رنج آن تن در داده وخو گرفته اند وهیچگونه احساس نارضایتی نداشته وگله وشکایتی هم ندارند چگونه باید درمان کرد. از دل هرکس خدا آگاه است وبس. من حرف دل خودم را می گویم و به درگاه پروردگارم اعتراف می کنم که فاصله یا شاید حجابی بین خود وخدایم احساس می کنم زیرا که زبانم در پرحرفی ومیدان گفتمان کم نمی آورد ولی به هنگام ذکر حق سنگین ومتمرد است. هنگامی که با التماس زبانم را به ذکر حق راضی می کنم دلم را که همیشه سوار بر اسب تیزپایی است و به سرعت باد، هوسهای واهی، آرزوها، خیال پردازی ها تعقیب می کند.پروردگارا چه کنیم که هنگام توفیق ذکر رب العالمین دل وزبان با هم متحد شوند تا اذکار آرام بخش همچون داروهای شفابخش تاثیرگذار باشند.پروردگار من، اگر از من بخواهند که بزرگترین آرزویم رابگویم تو شاهد باش که آرزویی بالاتر از اینکه تو را در وجود خود احساس کنم وخودم را از آن تو دانسته و با این عقیده که زنده بودنم و زندگی کردنم با خواست تو وبرای توست تبدیل به بندگی کنم باشد که این تنهاترین یا حداقل مهمترین آرزوی من در شب لیل? الرغائب محسوب گردیده و انشاءالله مورد قبول پروردگار منان تا شاید که به برکت صلوات بر محمد وآل محمد(ص) ودعای خیر امام زمان (عج) به اجابت برسد.انشاءا... التماس دعا
الهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم وتاج بر سر، وچون در خود نگرم از جمله خاکسارانم وخاک بر سر...
الهی اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم واگر به کردار است به پشه وموری محتاجم...
آقا جان یابن الحسن ای صحرا نشین فاطمه(س)این روزها، روزها قحطی خیلی از ارزش ها ودر این حیرتکده وانفسا(دنیا)حفظ ایمان واعتقاداتو ارزش ها خیلی مشکل شده طوری که خیلی وقت ها می بینم
که در مقابل خیلی چیزها کم آوردم و...
آقا جان خیلی دلم می خواست که چشمان نالایقم به جمال تو منوّر بشود اما می دانم که نمی شود مگر اینکه...
آخه چشمی که به گناه آلوده شده و به خواسته های نفسانی لبیک گفته، کجا لیاقت دارد که رخ رضای تورا ببیند.
آخه زبانی که به انواع گناهان آلوده شده واز فرط گناه لال شده کجا لیاقت دارد که با توی مهربان هم کلام شود.
آخه گوش هاییکه هر روز با گناه دم ساز شده و دیگر حلال و حرام را نمی داند کجا لیاقت دارد.
آقا جانم من نو مسافری هستم که قصد سفر کرده ام ومی خواهم به کاروان عشاق تو بپیوندم، اما من هنوز در بیابان برهوت وخارو خاشاک گناهان سر گردانم و هنوز نتوانسته ام از این بیابان خلاص شوم و
مسیر جاده را بیابم.
بخوان دعای فرج را،دعا اثر دارد.
دعا کبوتر عشق است،بال و پر دارد.
بخوان دعای فرج را، عافیت بطلب.
که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد.
بخوان دعای فرج را، که یوسف زهرا زپشت پرده غیبت به ما نظر دارد.
تنهایی را زمانی فهمیدم که عاشق شدم ولی هرچه دنبال عشقم گشتم پیداش نکردم و الآن که تنهاییم معجزه کرده که زنده بمونم فهمیدم عشقم کنارم بوده ولی بارگناهم از بس چشمم رو کور کرده بود از حضورش غافل بودم والآن که به عشقم رسیدم یاد جمله ای افتادم که منو از هرچی آرزوی عشق دنیاییست نجات داد.
<<فاصله ما تا آرزوهایمان، از زانو تا زمین است. کافی است زانو راخم کنی و سر را به سجده بیفکنی تا اجابت شوی>>
حالا که تنها وعاشق هستم میگم بهترین عشق خداست و بس...